امروز: جمعه، 31 فروردین 1403
پلدخترنیوز » یادداشت » یادداشت اجتماعی » ابرچالش‌های پیش روی ایران کم‌آبی، اقتصاد معیوب و بحران بازنشستگی!

ابرچالش‌های پیش روی ایران؛

ابرچالش‌های پیش روی ایران کم‌آبی، اقتصاد معیوب و بحران بازنشستگی!

کد خبر: 2660
  • 5
به‌رغم تمامِ مشکلات و بحران‌هایی که در کشورِ ایران بروز کرده است؛ اما به نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از این بحران‌ها به اندازه‌ی «بحرانِ کم‌آبی»، «اقتصادِ معیوب، نحیف، رانتی و غیرشفاف» و «بحران تأمینِ اجتماعی و صندوق‌هایِ بازنشستگی» آینده‌ی ایران را به چالش نمی‌کشد. چرا که مثلاً «تحریمِ فروشِ نفت و بانکِ مرکزی» با وجود فشارهای بسیار زیادی که به ساختارِ اقتصادی کشور وارد کرده است، اما یقیناً ماندگار نخواهد بود و دیر یا زود رفع خواهد شد. اما بحرانِ آب یا بحرانِ بازنشستگی «آینده‌ی ایران» را به چالش می‌کشد. 

۱- ایران هم‌اکنون گرفتار مشکلاتِ کم‌آبی است خشک‌سالی‌های مکرر توأم با برداشت بیش از حد آب‌های سطحی و زیرزمینی از طریق چاه‌های عمیق، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رسانده‌است. از نشانه‌های این وضعیت، کم‌آبی و خشکی دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و تالاب‌هاست که به صورت عینی می‌توان به خشک شدن دریاچه‌ی هامون و سد دوستی در سیستان، کاهش عمق دریاچه‌ی ارومیه، خشک شدن رودخانه‌ی کشکان در لرستان و خشک شدن زاینده رود در اصفهان اشاره کرد. در کنار این موارد کاهش شدّید سطح آب‌های زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابان‌زایی و طوفان‌های گرد و غبار از دیگر پیامدهای کم‌آبی و بحران آبی در ایران است. کارشناسان بحرانِ آب پیش آمده در ایران را تحت تأثیر سه عاملِ عمده می‌دانند:

-رشد سریع و الگوی نامناسب استقرار جمعیت؛

-کشاورزی ناکارآمد؛

-سوء مدیریت و عطش توسعه؛

متأسفانه تاکنون هیچ تدبیری از سوی مسئولان برای مقابله با بحران آبی کشور ارائه نشده است. حتا فراتر؛ «هنوز حساسیت» موضوع هم به خوبی درک نشده است! تنش آبی و مهاجرت ناخواسته از تبعات امنیتی «بحران کم آبی» است.

۲- اقتصادِ ایرانِ مشکلات زیادی دارد. از جمله این مشکلات می‌توان به غیرشفاف بودن و عدم توازن بین بخشی اشاره کرد. تورم سرسام‌آور، بیکاری گسترده، درآمد سرانه‌ی پایین، افزایش فاصله‌ی فقیر و غنی، کاهش مداوم قدرت خرید، فقر گسترده، عدم وجود سرمایه کافی، عدم ورود سرمایه های خارجی، قواعد دست و پاگیر، نظام مالیاتی معیوب، وابستگی به نفت، کسری های پیاپی، رشد سرطانی نقدینگی، افزایش هزینه‌های تولید، ریسک بالای سرمایه‌گذاری، محدودیت فضای کسب و کار، عدم فضای رقابتی و… از جمله این مشکلات اند. راه برون رفت از وضعیت فعلی، یک خانه‌تکانی جدی است. باید بنیان‌های اقتصاد ایران از نو پی ریزی شود. اگر ایران این وضعیت موجود را ادامه دهد، هیچ‌گاه نمی‌تواند به اقتصاد جهانی وارد شود، حتا اگر همه تحریم‌های بین‌المللی هم بر طرف شود. چرا که اقتصاد این کشور بسیار آشفته ‌است.

۳- بحران بازنشستگی هم از مهم‌ترین چالش‌های آینده ایران است. چراکه روز به روز به تعداد بازنشستگان و مستمری‌بگیران صندوق‌هایِ بازنشستگی اضافه می‌شود و بار مالی بیش‌تری بر این صندوق‌ها تحمیل می‌شود.

وضعیت ناترازی در صندوق‌های بازنشستگی کشور، موضوع پنهانی نیست و در سال‌های اخیر، به یکی از ابربحران‌های اقتصاد ایران بدل شده است.

اما چرا ایران باید به این بحران دچار شود؟ موضوع از این قرار است که قانون مربوط به سن بازنشستگی در ایران قدیمی است و به‌رغم افزایش «شاخص امید به زندگی» ایرانیان، ثابت مانده وحتا با لحاظ تبصره‌ها به دلایل مختلف کاهش پیدا کرده‌است. از آن‌سو، شواهدی نشان می‌دهد که به صندوق‌های بازنشستگی فشار وارد شده تا در تامین مالی طرح‌هایی شرکت کنند که الزاماً به سودآوری ختم نشده‌اند. دست‌کاری در هرم سنی ایرانیان (که از آن به عنوان شدّیدترین کاهش نرخ باروری در جهان یاد می شود) در کنار پایین بودن سن بازنشستگی چالشی جدی در پیش روی جامعه ایران است. کاهش سن بازنشستگی به این معناست که افرادی در سنِ پایین، به دریافت مستمری از صندوق‌های بازنشستگی وابسته می‌شوند و این در حالی است که اگر نسبت ورودی به خروجی در این صندوق‌ها به هم بخورد، دارایی صندوق‌ها خیلی زود خالی می‌شود. به عبارتی، اگر بازنشسته جوان باشد و مثلاً تا ۴۰ سال بعد مستمری دریافت کند، یا تعداد مستمری‌ بگیران از تعداد پرداخت‌کنندگانِ حق بیمه بالاتر باشد، صندوق بازنشستگی وارد وضعیت بحرانی می‌شود. نکته این است که دولت نمی تواند برای مدت طولانی ای این ناترازی را جبران کند.

به نظر می‌رسد که برای سال‌ها و دهه‌های آینده بازنشسته شدن در ایران دشوارتر خواهد شد و خیلی‌ها ممکن است به این سادگی نتوانند هم‌چون افراد نسل‌های قبل به مستمری‌های بازنشستگی دل خوش کنند!

۴- رفع چالش‌های ذکر شده به سادگی نیست. اما می‌توان راه‌کار ساده‌ای برای کاهش مخاطرات آن‌ها پیشنهاد داد. کافی است از ظرفیت همه‌ی نخبگان استفاده کنیم و اجازه دهیم که نیروهای متخصص در جایگاه‌های کلیدی قرار بگیرند و بپذیریم که حکم‌رانی «یک علم و تخصص» است. به امید آن روز که در هر زمینه‌ای نظر کارشناسان را بشنویم و به دور از منفعت‌طلبی‌های شخصی و گروهی، در پی رفع تهدیدات باشیم.

 

دکتر مصطفی شکری/ دکترای اقتصاد بین الملل| سرچشمه : سیمره583 (12 تیرماه 1400)
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید