وعده های بدون پشتوانه در کوران انتخابات مجلس
زمانی که یک مسئول وعدهای میدهد و به آن عمل نمیکند، افکار عمومی چه برداشتی از آن دارند؟ چرا سازوکاری برای تنبيه و توبیخ مدیران و مسئولانی که وعده میدهند و به آن عمل نمیکنند وجود ندارد؟ چرا مسئولان بر اساس مقتضیات و احساسات وعده میدهند؟ آیا مدیران و مسئولانی که وعده میدهند و بعد از آن وعدههایشان عملی نمیشوند، قابل اعتماد هستند؟ گویی ناف ما جهان سومیها را با شعار و وعدههای بیپشتوانه بریدهاند. این شاید از تعجیل ما در رسیدن به قطار پیشرفت نشأت میگیرد اما شعارها هیچ وقت به واقعیت صددر صد تبدیل نمیشوند
یکی از اصلیترین عرصههای شعار و وعده دادن ، محفل گرم انتخابات نمایندگی مجلس شورای اسلامی است. دیگر تقریباً همگان به این اعتقاد رسیدهاند نامزدی که در انتخابات مجلس برای مردم حوزه انتخابیه خود شعاری بزرگ نداشته باشد یک پای تبلیغاتش میلنگد. شهرها و روستاهای لرستان هم همواره با مشکلات کوچک و بزرگ دست و پنجه نرم میکنند. به همین خاطر هم مردم و هم نامزدهای انتخاباتی به اینکه شعار حل مشکلات منطقه در تبلیغات نامزدها مطرح شود، علاقه وافری دارند. وعده و شعار دادن نامزدها و قول حل مشکلات حوزه انتخابیه امری طبیعی است اما آنچه که در این میان غیر طبیعی به شمار میآید افراط در شعار دادنها و نتایج بیفایده آن است. یعنی نامزدها شعارهای بزرگ میدهند و از آن طرف پس از ۴سال نمایندگی کار خاصی برای تحقق آن شعار انجام نمیدهند.
برای مثال برخی نامزدها با شعارهایی نظیر اشتغال، تشکیل اتاق فکر، بندرخشک، راه اندازی پتروشیمی، کارخانه سیمان، کارخانه ال نود، فرودگاه، راه آهن، برنامه توسعه اقتصادی برای پنج برابر جمعیت بیکار لرستان، در عرض 4 سال شهرستان را بیست سال جلو بردن و … به تبلیغ در حوزه های انتخابیه میپردازند. بخت با برخی از آنها یار شده و با رأی مردم راهی مجلس می شوند اما پس از ۴ سال فعالیت در مجلس شورای اسلامی نمیتواند آنچنان گرهی از مشکلات باز کند. ( مربوط به دوره خاصی نبوده و از دور اول تا امروز وجود دارد.) شعارهایی از این دست در لرستان بارها اعلام شده اند: باید فلان منطقه را به جایگاه واقعیاش برسانیم
این رویه تکراری چنان در فرهنگ ما نفوذ پیدا کرده که میتوان از آن به عنوان شعارزدگی یاد کرد. معلوم نیست چه سری در اینگونه رفتارها نهفته است که تریبون هر کسی را که در مقابل خود میبیند وادار میکند حرفها و وعده هایی را به مردم بدهد تا آنها را شیفته خود نماید
براستی چرا خود نامزدها و نمایندهها در تبلیغات انتخاباتی دچار شعارزدگی شده و قول حل مشکلات اجرایی را میدهند؟ آیا خود نامزدها نباید سعی کنند به این امرپایان دهند؟
به راستی اگر فقط "ده درصد" از آن قولهایی که در کوران انتخابات، نمایندگان در پشت تریبونها فریاد میزدند عمل میشد اکنون چهره استان این نبود که ما ناظرش هستیم و نخبگان ما برای امرار معاش و لقمه نانی مجبور به مهاجرت به استانهای دیگر نبودند
مجتبی پسند/سردبیر پایگاه خبری پلدختر
دسته بندی: یادداشت / یادداشت اجتماعی
آدرس کوتاه خبر: