رویایِ کودکِ من...
تاریخ انتشار : 9 دی 1397, 02:01
مدتهاست که به فرزندم برای رفتن به شهربازی قول میدهم و هر هفته منتظر رفتن به شهربازیست.منتظر رفتن به مکانی که بتواند آزاد و شاد باشد و هیجان را تجربه کند.
برای یک کودک خواسته زیادی نیست وقتی میبیند در شهرهای دیگر رفتن به شهربازی برای همسن و سالهای او آرزوی دست نیافتنی نیست ولی این موضوع به ظاهر پیش پا افتاده خواستهی برآورده نشده دوران کودکیِ پدر و مادرش و بزرگترهای اطرافش نیز میباشد.
وقتی با سن کمش فرصت مقایسه را دارد، کاملا افسوس خوردنش را میتوان درک کرد. اینقدر که از والدینش میخواهد، به یک شهر دیگه مهاجرت کنند و دقیقا این آرزوی کوچک ِدست نیافتنی را بهانه میکند و ما نیز کار وشغل را برایش بهانه میکنیم
باخودم فکر می کنم هزینه راه اندازی یک مجموعه شهربازی چقدر میشود؟
یعنی ما مکانی برای داشتن یک مجموعه شهربازی خوب نداریم؟
چرا کودکان ما باید امکان تفریح سالم و تخلیه سالم هیجان، را نداشته باشند؟
چرا مشکلی که را میتوان به راحتی برطرف نمود درموردش فکری نمیشود؟
چند نسل دیگر از ما باید برای رفتن به شهربازی، راهی شهرهای اطراف شویم؟
چقدر هزینه رفت وآمد میشود؟ تا چه اندازه باید ریسک یک سفر و خطرات جاده ای را بخصوص با حادثه خیز بودن جاده های مواصلاتی با شهرهای اطراف تحمل کنیم؟
افرادی که میتوانند برای این مشکل چاره اندیشی کنند و به فکر کودکان دیگری که امکان تردد به شهرهای دیگه رو ندارند، باشند
با راه اندازی شهربازی امکان ایجاد شغلی جدید وجود ندارد؟
آیا با افتتاح یک مجموعه شهربازی خوب، کودکان ما شادتر، پر انرژی تر و خانواده ای شادتری نداریم؟
متولی انجام این کار کدام اداره یا نهادی میباشد؟کدام اداره یا نهاد میتواند این رویای کودکانه بزرگ را جامع عمل بپوشاند؟
کودک من هم شاید مجبور باشد همان کاری را انجام دهد که من انجام میدم (خلف وعده ی ناخواسته، پذیرفتن یک مسافرت صرف شهربازی، ریسک تخلیه نشدن انرژی کودکانه و افسوس خوردن برای کودکان...


لینک کوتاه مطلب: https://poldokhtarnews.ir/?newsid=447