امروز: پنج شنبه، 11 خرداد 1402
پلدخترنیوز » یادداشت » یادداشت اجتماعی » لالایی های زنان لرستان

لالایی های زنان لرستان

کد خبر: 3806
  • 4

پلدخترنیوز _آهنگ و آواز با زندگی لرها یار همیشه همراه است و لرتباران برای انجام بسیاری از فعالیت های روزمره خود از آواز خوانی بعنوان یک یاری رسان استفاده کرده اند.

در چندین یادداشت پیشین سعی داشتیم شما را با بخشی از لالایی های برگزیده زنان لرستان آشنا کنیم و این بار نیز قسمتی دیگر و در واقع آخرین بخش از آنها را درج خواهیم کرد.گفتنی است «گزیده ی لالایی های زنان لرستان »کتابی است به قلم و نگارش هوشنگ جودکی‌ نویسنده جوان پلدختری اهل روستای هلوش که علاقمندان می توانند برای آشنایی بیشتر با این لالایی ها کتاب مذکور را تهیه نمایند.

شوکرش کردم، شوکرونه
کوری دده وم ، شاکرونه
لالایی لالا ، لالایی لالا

به شکرانه ی وجود فرزندم، خدا را شکر کردم.
خداوند پسری به من داده که شاه ( بهترین و سرآمد) همه ی پسرهاست.
لالایی لالا ، لالایی لالا

در این لالایی، مادر فرزندش را هدیه ای از طرف خدا می داند که پس از راز و نیاز فراوان به او داده شده. مادر بخاطر فرزندی که خدا به او داده ، شکر خدا را به جا می آورد.

لالایی سیت گوم ، لالائیم راسه
زیرسر روله کم ، بلگ ریواس

لالایی لالا ، لالایی لالا


لالایی برایت می خوانم و لالایی ام راست است.حرفم را باور کن ،بالش  زیرسر فرزندم از برگ ریواس

یا ایموم رضا ، شاه خراسو
رولم گپ بکه ، تو خوت وء آسو

لالا لالا لالایی ، لالا لالا لالایی
یا امام رضا، ای شاه خراسان
فرزندم را  زیر سایه ی خودت به آسانی بزرگ کن.( فرزندم را به خودت سپردم.)


لالا لالایی ، لالا لالایی

چشمه آوی، ها دء ور حونه
کورم ها زنه، می یاشن شونه

لالا لالایی ، لالا لالایی
چشمه ی آبی توی حیاط خانه است.
پسرم دارد سرش را شانه می زند .

این لالایی هنگامی که کودک کارهایش را با تنهایی و بدون کمک پدر و مادر و دیگران انجام می دهد، سروده می شود. کودک خودش دارد موهایش را شانه می زند و مادر خوشحالی اش را با این لالایی نشان می دهد.

قالی پنه ئو نالی ها بالاش
رولم حوفتی ئه، دئاش ها وا لاش
لالایی لالا ، لالایی لالا

قالی پهن است و نالی را بالایش انداخته ام.
فرزند دلبندم خوابیده و مادر کنارش است.

این لالایی به هنگام ترس کودک از تنهایی یا تاریکی سروده می شود. مادر با این لالایی به کودک دلداری می دهد که او تنها نیست.


کورم روله کم، کور خزونه کم
متا رئن وء رئن ، هزار دونه کم

لالایی لالا ، لالایی لالا
پسر دلبندم،‌ پسرم گنج من است.
دارایی با ارزش من ( فرزند)، به هزار شکل و هزار رنگ است.

لالایی لالا، سیت گوم نفسم
شکر ئو نوات لویات ، هی بسم

لالایی برایت می خوانم  فرزندم که نفسم هستی.
لب های مثل شکر و نبات
شیرین ات، برایم کافیست.

مادر می گوید که یک بوسه از لب های شیرین فرزند برایش کافیست و به تمام دنیا می ارزد. غیر از آن هم از دنیا و زندگی ، چیزی نمی خواهد.

چشیاکی مس ئت، پیاله  چینی
سئیل بالا بکه، دئات بئینی

لالا لالا ، لالا لالا

چشم های مست ات مثل پیاله چینی زیبا هستند.
به بالای سرت نگاه کن که مادرت را ببینی.

مادر چشم های فرزندش را در زیبایی به پیاله چینی تشبیه کرده ؛ همچنین فرزندش را دلداری می دهد که از تنهایی نترسد، چون مادر بالای سر و مراقب و نگهبان اوست.

ره کی لورسون ، بکارم شیشه
تا رولم بیا ، وء تئیم همیشه

لالایی لالا ، لالایی لالا

راه های لرستان را با شیشه فرش می کنم.
تا فرزند عزیزم همیشه به من سر  بزند. لالا لالا بخواب فرزندم

شوق و اشتیاق بی پایان مادر برای دیدن هر روزه ی فرزندش.

چش گنن درآر ، گژک کیوئه
که هیچ بلائی، دور رولم نوئه

لالا لالایی ، لالا لالایی

گژک "مهره ی چشم بند" آبی رنگ، چشم حسود را کور کن
تا هیچ دردو بلایی دور و بر فرزند دلبندم نباشد.

۱-روله دمت بیار ، بنی مین دمم
تا وه ناز تو ، دء دل بخنم

لالایی لالا ، لالایی لالا

۲ - بارون به وار ، دونه وء دونه
رولم ها زنه ، زولفیاشن شونه
لالایی لالا ، لالایی لالا

۱- فرزند عزیزم، دهانت را توی دهانم بگذار.
تا تو ناز کنی و من از ته دل بخندم.

۲- باران قطره قطره ببار.
فرزند عزیزم دارد موهایش را شانه می زند.

دئن دئن ، دنگلی دوئا
کولنجه سمور ، پوس روئا

لالایی لالا ، لالایی لالا

خطاب به فرزند:  آوازی برایت‌ می خوانم
لباست از پوست سمور و پوست روباه است.

پوست سمور بسیار گرانبهاست و لباسی از پوست سمور و روباه ، اشاره به وضعیت مال بسیار مناسب کودک است.

لالایی سیت کنم،‌دء دل ئو جونم
خوتی جانشین کولّ دودمونم.

لالا لالا . لالا لالایی
از جان و دل برایت لالایی می خوانم.
تو جانشین بهترین و سرآمد همه دودمان و طایفه من هستی.
لالا لالا ، لالا لالایی

دوخترم تاج سرم
شی نکرد ئو من دء سرم
لالا لالا ، لالا لالایی
دخترم ، تاج سرم.
هنوز ازدواج نکرده و روی دستم مانده است !!!

در باره ی این لالایی دو دیدگاه وجود دارد : نخست اینکه مادر می ترسد که در آینده کسی دخترش را به زنی نگیرد دخترش روی دستش بماند.دوم اینکه این لالایی برای طنز و لطیفه سروده شده و مادر با زبان طنز و شوخی می گوید که دخترش هنوز خواستگاری ندارد و روی دست اش مانده.


پایان
گردآوری تابستان ۱۳۸۵ تا پاییز ۱۳۸۶
به قلم:هوشنگ جودکی_ خرم آباد
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید