برنامهی بودجهی سال 98 از زوایایِ متفاوتی قابل بررسی است. در این نوشتارِ کوتاه صرفاً منابع درآمدی دولت که از محلِ صادراتِ نفت حاصل میشود، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
حال فرض کنید به هر دلیلی حسابهای بانکی این شخص، مسدود شود. یعنی در عین اینکه حقوق این فرد پرداخت و به حسابش واریز میشود، اما چون حسابش مسدود است، قابلیت استفاده ندارد. به تعبیری شخص پول دارد، اما نمیتواند از پولش استفاده کند زیرا حقوقش بلوکه شدهاست.
چنین شخصی طبیعتاً برای گذران زندگی مجبور به قرض میشود. زیرا برخی هزینهها لاجرم هستند. این شخص به امید اینکه در آینده حقوقش قابل برداشت میشود، پیشاپیش از پولی که هنوز به دستش نرسیده، استفاده میکند و آن را خرج میکند
با این مثال به وضعیت کنونی اقتصاد ایران دقت کنید. ایران بهخاطر تحریمهای ظالمانهی کشور آمریکا در شرایطی مشابه همان فرد قرار گرفته است که حسابش مسدود شدهاست.یعنی کشور ایران، نفت میفروشد، صادرات غیرنفتی نیز دارد، اما پول این صادرات نفتی و غیرنفتی به چرخهی اقتصاد بازنمیگردد و در کشور مقصد بلوکه میشود. یعنی در عین اینکه پول به حساب ایران (در کشور مقصد) واریز میشود، اما قابل برداشت نیست!
کانال مالی اروپا که بنا بود جایگزین سوئیفت، کانال نقل و انتقال مالی در بینالملل شود، هنوز راهاندازی نشدهاست و پیچیدگیهای ایجاد این کانال و همچنین عدم صراحت کشورهای اروپایی برای پذیرفتن کشور میزبان این کانال، موجب شده است که نفت فروخته شدهی ایران پس از 13 آبان تا کنون بلوکه شود و قابل استرداد نباشد.
طبیعتاً مسئولان ارشد باید بودجهی سال 1398 را با توجه به شرایط خطیر اقتصادی کشور و وضعیتی که هماکنون قابل مشاهده است، تنظیم کنند. پیشنویس برنامه بودجه نشان میدهد که دولت امیدوار است، بتواند روزانه ۵/۱ میلیون بشکه نفت با قیمت ۵۴ دلار در سال آتی بفروشد.
این مقدار فروش نفت طبق گزارش اعلام شده از طرف سازمان برنامه و بودجه معادل حدود 27 درصد از درآمدهای سال آینده دولت است.
در مجموع رشد ریالی بودجه نسبت به سال گذشته 12 درصد است که رقم قابل ملاحظهای است.
اما آیا با توجه به شرایط کنونی کشور و سقوط قیمت نفت خام و همچنین مشکل بازگشت درآمدهای ارزی به کشور، این بودجهبندی خوشبینانه نیست؟!
باید توجه داشت که وقتی 27 درصد از بودجهی سال آیندهي کشور از منبع فروش نفت صورت میگیرد، به نوعی تمام فعالیتهای دولت را تحت تأثیر قرار میدهد.
بنابراین مسئولان ارشد باید با توجه به محدودیتهای پیشرو، سناریوهای متفاوتی را برای سال آینده در نظر بگیرند. فرض کنید که این درآمد نفتی بهخاطر شرایط خطیر اقتصادی و تحریمهای آمریکا، محقق نشود یا کمتر از حد انتظار کسب شود، آن وقت چه باید کرد و کسری بودجه دولت چگونه جبران خواهد شد؟!
اولین سناریو محتمل این است که نفت به میزان 5/1 میلیون بشکه در روز فروخته شود (یعنی بدون کم و کاست)، اما این درآمد ارزی بهطور کامل بلوکه شود و قابل استرداد برای ایران نباشد
دومین سناریو محتمل این است که نفت کمتر از میزان 5/1 میلیون بشکه فروخته شود، ولی درآمد ارزی به طور کامل قابل استرداد نباشد.
یعنی بازگشت درآمد ارزی هم کمتر از میزان واقعی فروش نفت باشد و هم به کندی و سختی صورت بگیرد.این وضعیت محتمل ترین سناریو است
سومین سناریو این است که شرایط تحریم برداشته شود و نفت ایران مانند سابق، روزانه حدود 5/2 میلیون بشکه فروخته شود و تمام درآمد ارزی هم به کشور بازگردد. این وضعیت بسیار خوشبینانه است و کمترین احتمال را دارد.
چهارم؛ سناریوهای دیگری مانند افزایش یا کاهش قیمت نفت خام از سطح بشکهای 54 دلار نیز وجود دارد.
باید دقت کرد که قیمت نفت خام از حدود دو ماه پیش تا کنون بهخاطر سیاستهای دولت آمریکا و تاثیرگذاری که بر پادشاهی سعودی دارد، از مبلغ 87 دلار به ازای هر بشکه، به حدود 60 دلار رسیده است! بنابراین باید تغییرات قیمتی نفت خام را نیز مدّ نظر قرار داد. چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت نفت خام از رقم 54 دلار نیز پایینتر نیاید!
لذا با توجه به مطالب بیان شده، سیاستگذاران و متولیان سازمان برنامه و بودجه کشور باید پایداری در مقابل شوکها و تحریمها را در بودجهی سال 98 لحاظ کنند. چرا که طبیعتاً در وضعیت محدودیت منابع مالی، باید هزینههای غیرضرور حذف و صرفهجویی مطلوبی در هزینههای دولت صورت بگیرد تا کشور با مشکل مواجه نشود. همچنین باید دقت کرد که با مصاحبههای غیرضرور، انتظارات کاذب در سطح جامعه ایجاد نشود. چرا که دولت باید محدودیتهای بودجهی خود را در نظر بگیرد و متوجه باشد که در سال آینده با سختیهایی مواجه است و نباید تعهداتی بدهد که احتمال دارد نتواند آنها را اجرا کند
دکتر مصطفی شکری/ دکترای اقتصاد بین الملل/ سیمره
دسته بندی: اخبار / اخبار اقتصادی
آدرس کوتاه خبر: