سومین سالگرد سیل ویرانگر پلدختر
سومین سالگرد سیل ویرانگر پلدختر و مطالباتی که روی زمین مانده اند

سیل، ویرانگر است. مصیبت بهبار میآورد. خانه و ماشین و زندگی خیلیها را ازشان میگیرد. فرقی نمیکند وسط تعطیلات نوروز باشد یا زمستان و پاییز. میآید، میبرد و میرود.
دوازدهم فروردین روزیست که تا ابد در خاطر مردم شهرستان پلدختر خواهد ماند و نسل به نسل و سینه به سینه برای نسل های آینده نقل خواهد شد. روزی که کلانتری زیر آب رفت، خانه های مناطق سازمانیها و ساحلی به زیر آب رفتند و تخریب شدند، روزی که حجم رودخانه کشکان را آبهایی ترسناک با شدت زیاد گرفته بود و هیچگونه اجازه ترددی بر روی دو پل مستقر بر روی رودخانه کشکان داده نمیشد.
روزی که اینترنت از دسترس خارج شد، تماس های تلفنی قطع شد و اقوام شهروندان در شهرهای دیگر دلواپس و نگران شده بودند، روزی که جاده پلدختر-معمولان- خرم آباد با آن همه جاذبه های دیدنی و گردشگری از بین رفت، روزی که ادارات مستقر در ساحلی شهر به زیر آب رفتند، برق قسمت غربی شهر قطع شد و شب را در تاریکی مطلق سر کردند، آب و گاز شهر قطع شد، پل فلزی وسط شهر که کمتر از یک دهه قبل نصب شده بود، مثل بید بر خود میلرزید و از قسمت زیرگذر فرو ریخت، آب وارد پارک های ساحلی و خیابان سلامت شد و تخریب میکرد، آب وارد منازل و ادارات شده بود.

برخی به سمت ارتفاعات مَله کوه و تپه شهدای گمنام و برخی به سمت پشتبامها میرفتند، روزی که امکانات ما برای مقابله با سیل ویرانگر شده بود کیسه هایی از شن، روزی که هیچ مسئولی نبود تا عکس سلفی بگیرد تا در تلگرام و اینستاگرام لایک بخورد، روزی که شب قبلش در جلسه مدیریت بحران استانداری با حضور جهانگیری معاون اول وقت رییس جمهور، مجید کیانپور نماینده سابق دورود و ازنا از پلدختر دفاع کرد
۱۲ فروردین ماه به اندازه پنجاه سال بر ما گذشت. صحنههایی دیدیم که ای کاش نمیدیدیم و خوابی بیش نمیبود. با چشمان خود دیدیم و با گوش خود شنیدیم زن و مردی که در تپه شهدا به تماشای منزل خود که ایستاده در آب غرق میشد، نشستند و زن بعد از تخریب منزلش با چشمانی اشک بار و بغض در گلو میگوید: هونم درومس.

روزی که اسباب و اثاثیه، جهیزیه، آلبوم و دفتر خاطرات، البسه مردانه و زنانه و لحاف و تشک و انواع ظروف و وسایل آشپزخانه و کلی اقلام ریز و درشت را سیل با خود برد. نحوه توزیع اقلام و لوازم خانگی صدای اعتراض برخی شهروندان را درآورده بود. هيچ گونه سیستم جامعی از اول سیلاب برای توزیع اقلام در شهر وجود نداشت و همین موضوع سبب نارضایتی مردم شده بود.
این وسط اما، چیزهایی بود که سیل با همه قدرتش نمیتواند از خاطرهها پاک کند و تا ابد در خاطر ما نقش خواهد بست. چیزهایی از جنس ایثار و رشادت و انسانیت، مردان و زنانی که هوای هموطنانشان را داشتند، مردمانی که سیل مهربانی آنها را فراموش نمیکنیم، سیل ۹۸ با همه تلخیها و مصیبتهایش، فرصتی بود برای ظهور اتفاقهای تازه که پیش از اینها کمتر دیدهبودیم، گِل روبی هموطنان را هرگز فراموش نخواهیم کرد، از همه جا برای امدادرسانی و کمک آمدهاند، از گوشه گوشهی ایران سرافراز، از همه قوم و قشری.

هزاران نفر در قالب گروههای کوچک و بزرگ با آرم و علائم و لباسهای مختلف، با بیل و فرغون و هر وسیلهای که دستشان رسیده، به جابجایی گلها سرگرم بودند، همه غرق در خدمت رسانی بودند و فرقی نمیکرد دکتر و مهندس و وکیل و نماینده و بازاری و... ، همه برای خدمت آمده بودند
با گذشت سه سال از این حادثه، هنوز وسائط نقلیه آسیب دیده از سیل در پارکینگ بلاتکلیفی قرار دارند، خیابان ساحلی در ضلع غربی شهر هنوز احداث نشده، روند بازسازی جاده پلدختر به خرم آباد کند است، برخی از مشکلات زمین چمن مجموعه ورزشی شهید سرمالیان همچون سرویس بهداشتی، نیمکت ذخیره ها، رختکن و .... برطرف نشده، چند صد هکتار از بهترین زمین های زراعی و باغی این شهرستان در حاشیه رودخانه کشکان تخریب کامل، از حیز انتفاع خارج شده و به بستر رودخانه تبدیل شده اند اما تاکنون هیچگونه غرامتی به آنها پرداخت نشده است، در برخی روستاها به هر کشاورز که بیش از چند صد میلیون تومان ضرر وارد شده است، تنها بین ۱ تا ۵ میلیون تومان به عنوان حق کشت پرداخت شده و اهالی روستای ملاوی هنوز به طور کامل تعیین تکلیف نشده اند و.....
بنابراین ضرورت دارد مسئولان تدابیری اتخاذ نمایند تا نگرانی شهروندان را برطرف سازند و پس از برآورد دقیق، نسبت به جبران آنها اقدام لازم صورت گیرد.





مجتبی پسند/ سردبیر پایگاه خبری پلدخترنیوز
دسته بندی: یادداشت / یادداشت اجتماعی
آدرس کوتاه خبر: