احیای برجام و رفع تحریمها؛ مقطعی خواهد بود!
احیای برجام و رفع تحریمها؛ مقطعی خواهد بود!
ایران ۴۲ سال است که تحریم است. گاهی تحریم های ضعیفی مانند تحریمِ تسلیحاتی وضع شده که تأثیر چندانی بر زندگیِ مردم نداشته و گاهی نیز تحریمهای قویای مانند تحریمِ بانکِ مرکزی و تحریمِ فروشِ نفت که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم برجای گذاشته و سطحِ قدرتِ خرید و رفاه مردم را بهشدّت کاهش دادهاست.
آمارها نشان میدهد که تحریمهای غیرموثر (یعنی غیر اقتصادی) همواره بودهاند و چندان تأثیری هم بر وضع کلی جامعه نداشتهاند. اما تحریمهای اقتصادی تأثیر زیادی بر سطحِ رفاه جامعه میگذارند. نکتهی قابل توجه این است که اصولاً اینگونه تحریمها صرفاً برای مدت زمان مشخصی کارآیی و اثرگذاری دارند و پس از مدتی، مانند یک نوسانات میرا، اعتبار خود را طی سالیان از دست میدهند.
در جهان واقع هم میبینیم که پس از گذشت چند سال و تأثیرگذاری عمیق تحریمهای یکجانبهی آمریکا (که پس از خروج از توافق نامه برجام وضع شد)، هماکنون این تحریمها در حال شکستن هستند و راقم این سطور معتقد است که ربطی به دولت حاکم در ایران نیز ندارد. یعنی دولت روحانی هم نبود، اکنون زمان لغو «تحریمهای شدّید» بود. میدانید چرا؟ چون طرف غربی میخواهد کارآیی این ابزار را از دست ندهد تا بتواند در زمان دلخواهاش، مجدداً اینگونه تحریمها را با همان «کارآیی و اثر گذاری» به کار گیرد. لذا در زمان جاری، دولت رییسی یا روحانی، یا هر شخص دیگری نیز نمیتواند تاثیر چندانی بر بازی تحریمها داشتهباشد. زیرا که اکنون زمان «تغییر بازی» است.
این نکته خیلی مهم است که تأثیر تحریمهای شدّید به مرور زمان کاهش مییابد. برای اثبات این مدعا به روند ۳ سال گذشته ایران دقت کنید. ابتدا که آمریکا از برجام خارج شد، شوکهای شدّیدی به اقتصاد ایران وارد شد اما به مرور در طی این ۳ سال، از اثرگذاری تحریمها کاسته شده بهگونهای که حتا در ۶ ماه اخیر وضعیت نسبتاً با ثباتی در اقتصاد ایران ظاهر شده که نشان از «کماثری تحریمها» دارد. پس اکنون وقت تغییر بازی است.
برای درک بهتر موضوع بالا به این مثال دقت کنید: فرض کنید فردی در یک حادثه دچار مجروحیت و قطع عضو میشود. ابتدا این موضوع برای این شخص بسیار سنگین است و تأثیر عمیقی بر روی زندگی او میگذارد. اما آن شخص به مرور زمان، کمکم با آن معلولیت کنار میآید و زندگی روزمرهی خود را با آن وفق میدهد. تاثیر تحریمهای شدّید هم همینگونه است.
نکتهی دیگر اینکه تحریمهای شدّید، صرفاً در زمانهای خاصی قابلیت وضع و اجرا مییابند. یعنی با دقت به بافت اجتماعی، سرمایهی اجتماعی و اعتماد عمومی، همگرایی ملی و اعتماد به نفس ملت و دولت حاکم، قوّت یا ضعف مییابند. ایران در دو دوره، مورد تحریم شدّید واقع شدهاست. یکی در سال ۱۳۹۰ که تا امضای برجام در سال ۱۳۹۳ دوام داشتهاست. دوم تحریمهای وضع شده از سال ۱۳۹۷ که آمریکا از برجام خارج شد و احتمالاً طی هفتههای آینده نیز (در تیرماه ۱۴۰۰) لغو خواهند شد.
دقت کنید که در هر دو دوره نیز «ظرفیت اعمال تحریم های شدّید در داخل کشور» ایجاد شدهاست. مثلاً برای تحریم دورهی اول (۹۰ تا ۹۳)، در سال ۸۸ با بروز ناآرامیها در کشور، ثبات سیاسی و اقتصادی کشور مورد خدشه واقع شد و این سیگنال به مراکز مطالعاتی غرب ارسال شد که همگرایی ملی و سرمایهی اجتماعی ایرانیان کاهش یافته و از طرف دیگر نیز اعتماد به نفس دولت حاکم رو به زوال است. لذا اعمال تحریم های شدّید میتواند عمق نارضایتیها را بیشتر کند و زمینه تغییر رفتار یا حتا تغییر نظام را محیّا سازد.
در اعمال تحریمهای یکجانبه آمریکا (۹۷ تا ۱۴۰۰) نیز وضع مشابه است. در انتخابات سال ۱۳۹۶ سرمایهی اجتماعی عظیمی در کشور ایجاد شده و با یک انتخابات پرشور، دولتی با رای بالای مردم انتخاب میشود. دیری نمیپاید که انتظار عمومی رای دهندگان در تشکیل کابینه و انتصاب افراد توانمند محقق نشده و از طرف دیگر نیز «شعارهای انتخاباتی رییس دولت» در رقابتهای انتخاباتی به فراموشی سپرده میشود. آن سرمایهی اجتماعی عظیم، طی چند ماه با یأس و سرخوردگی مواجه شده و زمینهساز بروز ناآرامیها در دیماه ۱۳۹۶ میشود. همین سیگنال کافی بود تا دولت آمریکا مجدداً از ظرفیت داخلی ایجاد شده حداکثر بهره را ببرد و ریسک حرکت یکجانبه «خروج از برجام» را بپذیرد.
تحریمهایی که در ابتدای کار بیاثر خوانده میشدند، اما اندکی بعد سیاستمداران کشور که در بیشتر مواقع درک درستی از چرخههای اقتصادی ندارند، متوجه شدند که آمریکا بزرگترین بازیگر تجارت جهانی است و زمانی که آمریکا، ایران را تحریم اقتصادی و تجاری کند، یعنی بخش عمدهای از جهان ایران را تحریم کردهاند.
نگارنده معتقد است که پس از گشایش «احیای برجام» و پس از یک فرصت تنفس، ایران مجدداً تحریم اقتصادی خواهد شد و «احیای برجام» به منزله «حل تمام مناقشات ایران با غرب» نخواهد بود و صرفاً برای مدتی راه تنفس آزاد تجاری با ایران را بازخواهد کرد تا در وقت مشخص خودش، مجدداً بتوانند از کارآیی ابزار تحریم در مقابل ایران استفاده کنند. چراکه موضوع هستهای یکی از موارد مناقشه بین ایران و غرب است و اصلیترین مسئله ایران با غرب «هژمونی منطقهی خاورمیانه» است که دورنمای رفع و تعامل در آن دیده نمیشود.
حال این سوال مطرح میشود که موعد مجدد تحریم اقتصادی ایران چه زمانی خواهد بود؟ پاسخ مشخص و دقیقی به این سوال نمیتوان داد. صرفاً میتوان وضع تحریمهای جدید را بدیهی دانست، اما زمانش مشخص نیست.
شاید یکی از سیگنالهای ارسالی داخل کشور به مراکز مطالعاتی غربی همین موضوع «میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰» باشد. چرا که مشارکت پایین به منزلهی پایین بودن سرمایهی اجتماعی و عدم همگرایی ملت و دولت تلقی شده و زمینهساز گامهای بعدی خواهد شد.

دکتر مصطفی شکری/ دکترای اقتصاد بین الملل
دسته بندی: ---
آدرس کوتاه خبر: