شفافیت در تامین واکسن کرونا؛ مطالبهي شهروندان
شفافیت در تامین واکسن کرونا؛ مطالبهي شهروندان
این روزها با سخنانی از طرف مسئولان دولتی و نهادهای علمی و تصمیمگیری و نظامهای تخصصی و حرفهای در مورد اعتبار واکسنهای خارجی کرونا و امکان خرید و یا نخریدن از بعضی کشورها روبهرو هستیم که وقتی در کنار هم قرار میگیرند، نوعی آشفتگی، ابهام و سردرگمی ایجاد میکند. به عبارتی دیگر این گفتار و رفتارها، این پرسش اصلی را طرح میکند که مگر ما برای انتخاب یک نوع واکسن کرونا به چه قواعد و معیارهایی نیاز داریم؟
مگر دیگران از چه مکانیسمهایی برای انتخاب این واکسن تبعیت میکنند؟ و چه نهادهایی صلاحیت اظهارنظر در مورد تایید یا رد یک واکسن را دارند؟ مردم و نهادهای مدنی در این میان چه حقی دارند و این حق و مطالبه مردم در کجای نظام تصمیمگیری ما وارد شده و تامین خواهد شد؟ در این یادداشت سعی میشود به بعضی از این پرسشها پاسخ داده شود.
اول اینکه: تجربهی بشر در دوران مدرن به اینجا رسیده است که حق داشتن سلامت و بهرهمندی از آن، یکی از حقوق تردیدناپذیر انسان است و حاکمان وظیفه دارند سلامتی افراد و جامعه را تامین نمایند. این حق نه فقط در قانون اساسی بلکه در قوانین جهانی حقوق بشر و سایر کنوانسیونهای مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. بنابراین فراهم کردن سلامتی جامعه از طریق روشهای علمی و پذیرفته شده و مورد تایید نهادهای معتبر جهانی و داخلی یک اصل پذیرفته شدهاست.
بهطوریکه دولتها جدا از دوستی و دشمنی بایکدیگر نمیتوانند و نباید موضوع سلامت را به روابط سیاسی گره زده و سلامت شهروندان را به این دلایل بهخطر افکنند. مخصوصاً بحران کرونا یک امرجهانی است با اتفاق آن موضوع اهمیت سلامت تشدید هم شده است.
دوم(وضع امروز): دولت اعلام کردهاست که در کنار وارادت خارجی، قصد دارد واکسن داخلی نیز تولید کند و علاوه بر این به دلایلی قصد ندارد از کشورهای خاصی واکسن وارد کند. البته میتوان به هر دولت حق داد که در انتخاب سیاستهای بهداشتی خود انتخابهای خاص خودش را داشته باشد، ولی آنچه که باید مدنظر قرار بگیرد این است که این سیاستها نباید به ضرر عموم جامعه باشد و دوم گزینهی انتخابی، نسبت به گزینههای دیگر فایدهی بیشتری داشته باشد.
سوم: نسبت به واکسن انتخابی پاسخگو بوده و اعتماد جامعه را نسبت به کارایی و درستی این واکسن جلب کند. آنچه که در مورد انتخاب واکسن کرونا باید گفت این است که اولاً معیار انتخاب باید کارایی موثر این واکسن و بعد داشتن تاییدیه از نظامهای بهداشتی جهانی باشد و خرید از کشور دوست یا دشمن فرع بر این موضوعات است. همچنین تاخیر و تعلل در تصمیمگیری نباید چنان باشد که انسانهایی بهخاطر عدم دسترسی به این واکسن قربانی شوند.
و نکتهی آخر اینکه مکانیسم انتخاب این واکسن و میزان اعتبار اختصاص داده شده به آن و منابع خرید باید شفاف باشد و جامعه با دانستن اطلاعاتی در این زمینه اعتماد حداقلی به این فرآیند داشته و دولت نسبت به سیاست انتخاب شده، پاسخگو باشد.
شوربختانه باید گفت که دولت طی چند ماههی اخیر در مسئلهی انتخاب واکسن کرونا، موضع شفاف و منسجم و یکپارچهای اتخاذ نکردهاست. سازمانهای متولی در مورد کشور وارد کننده و میزان خرید واکسن و اعتبار تخصیص داده شده به آن، شفافیت لازم به خرج ندادهاند. نهادهای تخصصی و حرفهای امکان ارائهی نظر تخصصی خود را به سیستمهای سیاستگذاری نداشتهاند. تا جایی که در بین مردم و کارشناسان و متخصصان زمزمههایی مبنی بر مقاومت در مقابل واکسن روسی و چینی شنیده میشود.
بهطوریکه اظهارنظر حرفهای و تخصصی خانم دکترمحرز، عضو کمیتهی علمی ستاد مبارزه با کرونا مبنی بر مورد تایید نبودن واکس کرونای روسی از طرف مدیران وزارت بهداشت، سخن غیرعلمی تلقی شده و مخالفت با واکسن کرونا را خیانت و یا خباثت تعبیر کردهاند.
غلبهی این ادبیات بر یک نهاد تخصصی و حاکم شدن گفتمان خدمت و خیانت در یک موضوع علمی که معیارهای مشخصی برای حل آن وجود دارد، نشان میدهد که فضای سیاستگذاری ما از منطق عقلانی و حکمرانی درست فاصله گرفتهاست. این تناقض تا آنجا وجود دارد که حتی اعضای سازمان نظامپزشکی و نه هیئت مدیرهی آن(این خود یک سوال است که چرا اعضای سازمان و نه هیئت مدیرهی آن؟) و حتا رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی از عدم تایید واکسن کرونای روسی سخن گفتهاند، ولی در مقابل آقای ظریف، وزیر امورخارجه در سفر خود به روسیه از انعقاد قرارداد برای خرید واکسن روسی سخن میگوید و حتی منابعی دیگر نیز از خرید واکسن چینی خبر میدهند.
از طرف دیگر صدای جامعهی مدنی و رسانهها در این میان کمتر شنیده و مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، امروزه دیگر نمیتوان اطلاعات را پنهان کرد و دولتها مجبورند شفافیت را رعایت کنند و پاسخگویی لازم را داشتهباشند.
در پایان باید این سوال را از سیاستمداران و حاکمان پرسید؛ وقتی متخصصان و نظامهای حرفهای و تخصصی را برای رسیدن به خواستههای کوتاهمدت سیاسی خود کنار میزنیم و اعتماد نهادی جامعه را نسبت به نهادهای سیاسی و حرفهای و علمی از بین میبریم، به هوش باشیم که جبران کردن این تخریب نهادها و تضعیف سرمایهی اجتماعی زمان زیادی خواهد برد و ما بر سر شاخه نشستهایم و بن میبریم. بدانیم که هرحکومتی برای حکمرانی خوب در جهان امروز به شفافیت و پاسخگویی و اعتماد شهروندان نیاز دارد.
دکتر مجتبی ترکارانی/ دكتراي جامعه شناسي اقتصاد و توسعه
سرچشمه : سیمرهی 563 (14 بهمنماه 1399)
دسته بندی: یادداشت / یادداشت اجتماعی
آدرس کوتاه خبر: