خیز دوبارهی کرونا؛ مقصرانگاری فرهنگ یا دولت
خیز دوبارهی کرونا؛ مقصرانگاری فرهنگ یا دولت
به نظر میرسد این روزها کرونا با قدرت و تاثیرات مخرب در حال بازگشت به اوج است. آمار مبتلایان و فوتیها و بستری شدهها هرروز در حال افزایش است. روزانه اعلام میشود که مناطقی در وضعیت قرمز قرار دارند و باید وضعیت فوقالعاده اعلام کرد. ولی در مقابل هیچکار جدی صورت نمیگیرد.
در این میان جامعه نیز نه فقط سعی دارد به حالت عادی باز گردد چه بسا گاهی اصرار دارد که به کرونا نشان دهد که چیزی تغییر نکردهاست تا جاییکه سطح رعایت فاصلهگذاری، حساسیت جامعه نسبت به درک از خطر کرونا و گرایش به اصلاح سبک زندگی تا رسیدن به یک وضعیت پایدار نسبت به روزهای آغازین کرونا کاهش یافته است.
این دوگانگی یعنی بالارفتن میزان تلفات کرونا و کاهش حساسیت جامعه را چگونه میتوان توضیح داد و سهم هر نهاد در این باره چقدر است؟ و چه باید کرد؟
چرا با وجود وضعیت هشدار دهنده و به اصطلاح قرمز در بسیاری از مناطق، اقدام خاصی صورت نمیگیرد و تنها به گفتاردرمانی و اعلام هشدار بسنده و همهچیز به مردم واگذار میشود که با رعایت شخصی و ماسک زدن و عدم شرکت در آیینها مانع از پیشرفت این بیماری شوند؟
در اینجا، این سوالِ جدی مطرح میشود که آیا باید خود را در دوگانهی مقصرانگاری دولت و فرهنگ یا سیاست و جامعه محدود کرد و با مقصر کردن یکی یا هم این و هم آن مسئله را حل نمود؟
البته واقعیت این است که دولت با گذر از شرایط سخت روانی، اجتماعی و سیاسی که در ماههای اولیه شیوع کرونا و فشارهای شدیدی که در آن قرار داشت، تمایلی ندارد که دوباره به آن شرایط برگردد و حتا به نوعی توانایی مدیریت رسانهای و کنار آمدن با شرایط را آموخته است و از طرف دیگر تلاقی کرونا با تورم و تحریمها و کمبود منابع مالی و نزدیک شدن به پایان دورهی دوم ریاست جمهور و مواجهه با مجلسی که نشان داده کمترین همدلی با قوه مجریه موجود را ندارد، دولت را در یک انفعال و بیتحرکی زیادی قرار داده است که تنها به بیان آمار اکتفا نموده، هراز چندی نیز با بیان هشدار و مصوباتی به نوعی اعلام موجودیت میکند و خود را مسلط به اوضاع نشان میدهد ولی کمتر در مورد اجرایی شدن آنها و میزان تاثیرشان در کاهش تلفات کرونا بررسی جدی صورت گرفته و یا خود را پاسخگو میداند.
در مقابل، جامعه نیز حساسیت خود را به کرونا کاهش دادهاست. فرهنگ جمعگرای ما تمایل دارد آداب و رسوم سور و سوگ و دیگر آیینهای جمعی را به شکل گذشته برگزار نموده بدون اینکه در میزان تاثیرات مخربش بر شیوع کرونا بیندیشد.
از طرفی دیگر جامعه بعد از اینکه در دو ماههی اول رعایت شدیدی نسبت به فاصلهگداری اجتماعی نمود ولی به یکباره بدون نتیجهی خاصی این قرنطینه و محدودیتها باز شد به نوعی فرسودگی اجتماعی رسیده و دیگر یا نمیترسد یا نمیخواهد بترسد. همچنین اضافه شدن تحریم و گرانی کمرشکن و افزایش فقر به کرونا باعث شده که دیگر کرونا برای بسیاری از اقشار مسئله قابل توجهی نباشد. بیاعتمادی به رسانههای رسمی و دیدگاههای متناقض سیاستگذاران و دولتمردان نیز باعث شده کرونا کمتر جدی گرفته شود.
نتیجهی این وضعیت، آن است که در یک ائتلافِ نانوشته بین دولت و ملت، کرونا کارخود را بکند و هرروز انسانهای زیادی قربانی این ماجرا شوند تا جایی که جامعه با زدن ماسک و دولت با گفتاردرمانی منتظر هستند که با ایمنی گلهای از این شرایط عبور کرده تا شاید در سال آینده هم واکسنی برای آن تهیه شود و هم ترامپ رای نیاورد! و هم دولت موجود کار خود را تمام و دولت بعدی بتواند با جوانگرایی راه حل جادویی برای مشکلات کشور پیدا کند!
در اینجا نمیخواهم طبق عادت مالوف با انداختن توپ به بازی دولت یا جامعه سروته قضیه را بههم بیاورم. البته که سهم هرکدام از طرفین ماجرا متفاوت است. ولی آنچه که نیاز داریم گذر از این مقصر انگاری و پذیرش مسئولیت هر یک از طرفین است.
دولت مسئولیت سیاسی و قدرت و منابع دارد ولی جامعه نیز مسئولیت اخلاقی و سرمایهی اجتماعی و نفوذ دارد و در یک رابطهی تعاملی مناسب بین دولت و جامعه است که میتوان با موج دوم کرونا برخورد نمود.
اول اینکه جامعه باید مسئولیت اجتماعی و اخلاقی خود را در عدم برگزاری آیینهای جمعی به جا آورد تا وقتی که خطر کرونا به صورت جدی رفع نشده باید اینگونه آیینها را به شدت محدود نمود. هیچ توجیهی برای انجام این مآیینها وجود ندارد.
خودمان را با این حرفها که برگزاری فلان مراسم با رعایت پروتکلها مشکلی ندارد، گول نزنیم. جامعهی مدنی ما باید مسئولیتپدیری خود را در این زمینه بهجا آورد. جان انسانها از هر آداب و رسومی مهمتر است.
در مقابل از دولت موکدا بخواهیم و دولت و حاکمیت نیز وظیفه دارد بر اساس مسئولیتهای خویش و ضمن پذیرش محدودیتهایی که دارد با اقتدار و مسئولیتپذیری بیشتری عمل کند.
جدا از سهم و تقصیری که دولت تاکنون این زمینه داشته مسئول است:
۱) با جامعه خود شفاف باشد. اطلاعات مناسب و دقیق را به درستی و از مراجع مختلف با مردم در میان گذارد. در مناطقی که وضعیت بحرانی است، به گفتار درمانی اکتفا نکند و با صلاحدید متخصصان و با استفاده از طرفیتهای مدنی مداخله جدی نموده، اقدامات لازم را انجام دهد.
۲) تجهیزات بهداشتی مانند ماسک را با حداقل قیمت در اختیار مردم قرار دهد.
۳) با افزایش سرمایهی اجتماعی خود و بهبود رابطه با ملت وضعیت جامعه را در این شرایط که اقشار زیادی زیر بار گرانی و بیکاری و بیمسئولیتی له میشوند درک نموده، بهدنبال راه حلی عاجل برای آن باشند.
۴) جامعه در شرایط بسیار شکنندهای قرار دارد؛ فقر کمرشکن و بیکاری ناشی از کرونا و مشکلات روحی و روانی و تیره شدن چشمانداز مردم را بسیار آسیبپذیر کرده است.
مواظب باشیم این وضعیت، جامعهمان را در مسیر بیبازگشتی قرار ندهد. چنین مباد!

دکتر مجتبی ترکارانی/ دكتراي جامعه شناسي اقتصاد و توسعه
دسته بندی: یادداشت / یادداشت اجتماعی
آدرس کوتاه خبر: