در این روزهای سخت کرونایی رفتارهایی در جامعه مشاهده میشود که نشان از نوعی ترس از برچسب و انگ کرونایی خوردن دارد. اگر کسی سرفهای میکند سعی میکند با شرمندگی تاکید کند که فقط یک خارش گلو بوده و او به کرونا مبتلا نشده است. یا اگر کسی فوت میکند در اعلامیهی ترحیماش دلیل مرگ را سکته قلبی، مغزی و... مینویسند تا همه بدانند که وی به دلیل کرونا نمردهاست.
راستی چرا از انگ کرونایی بودن میهراسیم و پیامدهای این انگ و ننگ چیست و چه میتوان کرد که کرونا نه به مثابهي یک انگ بلکه به مثابه اتفاق و عارضهای ناخواسته در زندگی هر فرد دیدهشود نه یک تقصیر و بار گناه اخلاقی؟
چرا این چنین هستیم. چرا کرونا به یک انگ و ننگ تبدیل شدهاست. گافمن به عنوان یک جامعهشناس مکتب کنش متقابل نمادی از پدیدهای به نام داغ و ننگ یاد میکند که در اکثر جوامع وجود دارد. داغ همان برچسب منفی و سرزنشگری است که یک جامعه بر تفاوتهای بین افراد آن جامعه میگذارد و تفاوتهای اجتماعی را به شدت ارزشگذاری و درجهبندی میکند.
بدین شکل که بعضی از افراد برچسبهایی میدهد که آنان به راحتی نمیتوانند از زیر بار داغ این برچسب اجتماعی رها شوند. اینجاست که افراد منتسب به این داغ و ننگ اجتماعی سعی میکنند با رفتارهای مختلف به این شرایط واکنش نشان میدهند. گاه با انزوای اجتماعی، خود را پنهان و داغ را میپذیرند و از دیگران فرار میکنند. یا گاهی با بیتفاوتی و پذیرش تلخی نگاه دیگران در میان جمع حاضرشده و آن را نوعی تفاوت عادی نشان میدهند و یا زمانی دیگر با برخورد و خشونت نسبت به جامعه برچسب زن، پاسخ جامعه را با انتقام و خشم میدهند.
به نظر میرسد کرونا امروزه دارد به یک برچسب منفی و حتا یک انگ و داغ تبدیل میشود؛ به طوریکه افراد سعی میکنند از آن فرار کنند. حتا کار به جایی رسیده که شنیده شده بعضی افراد کرونایی از بیمارستان فرار میکنند و یا وقتی جواب آزمایش کرونای آنها مثبت میشود خود را پنهان میکنند تا پلیس آنها را دستگیر میکند. همهی این شواهد نشان میدهد از برچسب کرونایی هراس داریم و از آن فرار میکنیم.
اگرچه مقداری از این هراس به لحاظ روانی و اجتماعی قابل درک است و ریشه در ترس ما از وضعیت کرونایی دارد که فرد با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند. و گاه ناشی از انزوای اجتماعی است که فرد به محض اعلام کرونایی نمودن خویش بر خود و خانوادهاش تحمیل میشود و به آنها به مثابه یک فرد مجرم نگاه میشود که باید از او فرار کرد.
گرچه اینها تا حدی قابل درک هستند ولی پیامدهای بدی که این نوع پنهان کاری دارد هیچگاه به ما مجوز نمیدهد که رعایت لازم را انجام ندهیم و سعی درآگاه کردن دیگران نسبت به بیماری خود نداشته باشیم.
آنچه در اینجا قابل پرسش است این مسئله است که چرا فرد و اطرافیان او باید سعی در پنهان کردن بیماری کرونا داشته باشند. فرد فکر میکند اگر بکوید کرونا دارد ارتباط دیگران با او و خانوادهاش کاملا قطع و درصورت مرگش کسی به مراسم ترحیم او نیز نخواهد آمد.
حتی در آینده نیز اگر کسی احساس کند بهخاطر ارتباط نزدیک با ایشان به کرونا مبتلا شده این فرد مقصر بودهاست و باید خود را به لحاظ اخلاقی قابل سرزنش بداند.
مخصوصاً در جایی که دیگری مبتلا شده از او فوت کند در عرف محلی او را ناخواسته در مرگش مقصر میدانند. این چنین تصورات هولناکی باعث شده افراد کرونا را به مثابهی یک انگ و داغ اجتماعی ببیند که درصورت ابتلا باید سعی در پنهان داشتنش بکنند.
این رویه برخلاف قواعد پذیرفته سازمانهای بهداشتی است که تاکید میکنند فرد مبتلا به کرونا به محض اطمینان از بیماری خود باید به همهی کسانی که به نحوی با آنها ارتباط داشته تماس گرفته، بیماری خود را به آنها اطلاع دهد تا درصورتی به آنها منتقل شده فرد بتواند رعایتهای لازم را برای سلامتی خود و جلوگیری از انتقال آن به دیگران انجام دهد.
بنابراین پنهان کردن بیماری کرونا و سعی در عادی نشان دادن وضعیت باعث میشود که فرد مبتلا با حضور در جامعه دیگران را نیز بیمار و این فرد ناخواسته دیگران را نیز مبتلا کند. این اتفاق در صورت آگاهی فرد نسبت به تصمیمش نه فقط دارای بار مجرمانه است بلکه دارای بار اخلاقی نیز خواهد بود.
یکی از راهکارهای جلوگیری ازگسترش فراگیر این داغ و ننگ اجتماعی این است که بپذیریم کرونا یک بیماری همهگیر اجتماعی است. گرچه ضرورت دارد همهی افراد احتیاطهای اجتماعی و بهداشتی لازم رارعایت کنند. ولی فرد در مراحل اولیه بیماری و قبل از آشکار شدن ابتلای خود هیچ تقصیری ندارد ولی به محض اینکه علایم اولیه را در خود مشاهده کرد و نتیجهی تست کرونا مثبت اعلام شد باید احتیاطهای لازم را بهجد انجام دهد و قصور در این مرحله مطلقا پذیرفته نیست. اینجا دیگر عدم رعایت تنها یک مسئله شخصی نیست بلکه یک امر حقوقی و اخلاقی است و فرد خاطی در صورت حضور در جامعه با جان و هستی دیگران بازی میکند..
سخن آخر اینکه؛ کرونا را نباید یک برچسب منفی به حساب آورد، آن را باید به عنوان یک واقعیت تلخ پذیرفت و احتیاطهای لازم بهداشتی و اجتماعی را بهجا آورد و با مبتلایان و خانوادهشان رفتار انسانی و اخلاقی داشته باشیم. امید که جامعه ما با کمترین خسارات این شرایط سخت را سپری کند.

دکتر مجتبی ترکارانی/ دكتراي جامعه شناسي اقتصاد و توسعه
دسته بندی: یادداشت / یادداشت اجتماعی
آدرس کوتاه خبر: