امروز: جمعه، 10 فروردین 1403
پلدخترنیوز » یادداشت » یادداشت اجتماعی » چرا ناشاد هستیم؟

چرا ناشاد هستیم؟

چرا ناشاد هستیم؟

کد خبر: 1146
  • 1
شادی و نشاط به منزله پدیده هایی هستند که در کنار نیاز های زیستی و ارتباطی و... برای ادمی مهم و حیاتی هستند. جامعه ناشاد جامعه ای است که بازدهی  و خلاقیت و کارافرینی و تخیل و خودشکوفایی نخواهد داشت.

جامعه ای فسرده و غمگین و در خود فرومانده و بی انگیزه شادی  گرچه خود را درخنده و چالاکی و تحرک و گفتگو باز می نمایاند ولی لزوما همیشه چنین نیست. شادی به این است که خود ارام و خوشحال و راضی باشی و دیگران را نیزبه خوبی بپذیری، آنها در کنارت احساس آرامش و لذت داشته باشند و به انها انرژی بدهید و از انها انرژی بگیرید. گر چه شادی  می تواند بسته به شخصیت ادمها، جنس و سن و محیط فرهنگی آنها شکل ارایه اش متفاوت است.

در بعضی فرهنگ ها، شادی را محدود به فضاهای خاص و یا در ارتباط با محیط خاص یا به سن و جنس خاصی مدانند. مثلا یک زن شایسته نیست در یک جمع شاد بخندد ویا یک  فرد میان سال نباید لباس شاد بپوشد ویا رقص  وآواز و حتی موسیقی را برای بعضی افراد شایسته و وزین نمی دانند. شادی و خنده و طناز بودن را رفتاری کم ارزش وسبک وبه قول معروف جلف  می دانند.

در جوامع توسعه یافته  افراد آزادند که سبک شادی خویش را خود انتخاب کنند اما در جوامع توسعه نیافته  نوعی تحمیل  سبک خاص زندگی بر شهروندان صورت می گیرد. همین محدودیت  و اجبار شکل شادی باعث می شود که ادمی در درون  خویش ناراضی وناشاد باشد. به قول متفکران میزان زیادی ازلذت و  شادی در انتخابگری ادمیان است. همین که شما به فرد شرایطی را تحمیل می کنید و انتخابش را محدود می کنید حتی اگر بهترین انتخاب را به لحاظ معیارهای خودتان برای او انجام دهید باز او ناراضی است.

در اینجاست که باید تاکید کرد مقداری از شادی و نشاط ادمیان به قدرت انتخابگری آنها بر میگردد.هرجا ادمها شیوه زندگی و رفتار خویش را در یک چارچوب قانونی و عرفی خود انتخاب می کنند میزان بیشتری از رضایت و شادی  دارا هستند. جامعه ای که افرادگزینه هایی بیشتری برای انتخاب سبک زندگی  شاد دارند و برای انتخاب های خود آزادند  و سرزنش نمی شوند در درون خود شادی و سرزندگی را بیشترحس می کنند.

متاسفانه در جوامع در حال توسعه ادمیان در انتخاب سبک شادی خویش از چند جهت محدود می شوند. اول  اینگه گاهی حکومتها به افراد حق انتخاب ازادانه نمی دهند وبا تحمیل سبک خاصی و یا اجبار مردم را از حق انتخاب محدود می کنند.دوم اینکه  برخلاف حالت اول که بیشتر ایدیولوژیکی است گاهی دولتها با نبود امکانات و توسعه نیافتگی وشرایط اقتصادی بد امکان شادی را از مردم می گیرند. سوم. گاهی فرهنگ یک جامعه نیز با خشکی و عبوسی خود یا با تحمیل هنجارهای خاص اجازه شاد بودن را به افراد نمی دهد.

متاسفانه انچه که ما در شهری مثل پلدختر و دیگر شهرهای استان مشاهده می شود  این است که هم ما مردم شادی نیستیم و هم امکانات شادی و نشاط در شهرهای ما  به لحاظ عینی و ذهنی وجود ندارد. به عبارتی هم دولت و هم نظام اجتماعی فرهنگی در محدود کردن شادی و ناشاد کردن مردم با هم همداستان هستند.  از طرفی دولت امکانات شادی مانند پارک و فضای سبز و محیط های فرهنگی را فراهم نمی کند و ازطرف دیگر زمینه را برای برگزاری کارهای شاد مثل برنامه های موسیقی و نمایش و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی شاد را به خاطربعضی  تنگ نظری ها محدود می کند.

در حالیکه در چارچوب نگاه قانونی و دینی و شرعی میتوان فضایی برای شادی جامعه مخصوصا جوانان فراهم کرد.(لغو کنسرت ها، عدم برگزاری  نمایش و تیاتر و موسیقی و نشست های فرهنگی و مراسم های عمومی و خیابانی..)

در زمینه فرهنگی نیز نگاههای مبتنی بر سبک و تحقیر نمودن شادی  در فرهنگ ما وجود دارد. متاسفانه جامعه ما  شادی را باارزش نمی داند وبرای زنان و افراد بزرگسال شادی را منفی می بیند. شادی را جوانانه و کودکان می بیند.همچنین رفتار وزین و متین را با شادی  و خنده مغایر می بیند.مثلا شما در مراسم عروسی یک فرد میانسال کمتر شادی می کند و یا فردی که جایگاه اداری و سازمانی دارد به خود اجازه انجام شادی ویا رقص محلی به خود نمی دهد.

نتیجه این نگاه های تنگ نظرانه دولتی و فرهنگی به شادی این است که جوانان ما برای شادی و هیجان به شکل های انحرافی  شادی مانند گرایش به مواد مخدر و استفاده نامناسب از شبکه های اجتماعی و ماهواره، ورودبه روایط  غیر اخلاقی، قلیان کشی، تیراندازی در مراسمات عروسی و‌... روی می اورند.

بنابراین اگر خواهان جامعه ای شاد هستیم. باید مردم را در چارچوب قانون در انتخاب  سبک شادی  خود باز گذاشت و نگاه های فرهنگی و دینی و عرفی را بازکرد تا فضا  برای شادی جوانان  گسترش یابد.

در پایان تاکید می کنیم گرچه امکانات و وسایل شادی بخش در جامعه ما کم هستند ولی با باز نمودن ذهن ها و نگاه ها  وبا زنده نگاه داشتن امید در جامعه می توان جامعه ای شادتر داست!


دکتر مجتبی ترکارانی/ دكتراي جامعه‌ شناسي اقتصاد و توسعه
تبلیغ

نظرات

  1. User Avatar
    • AMIR
    • در تاریخ : 24 مهر 1398 23:33
    تشکر از مطلب پرمحتوای شما.واقعا باتوجه به سیل اخیر در پلدختر کاش ما شادی
    ونشاط را به این شهر برگردانیم
    هرچند که دستگاههایی هم که متولی این
    کار نبودن ولی بصورت جهادی همانند
    جمع آوری گل ولای از صورت شهر
    تلاش نمودن و برای کودکان و
    نوجوانان چندین برنامه در محیط های باز وپارک ها برگزار کردن
    ولی میطلبد که مسئولین ادارات مربوطه هم برای مدتی کوتاه از پشت
    میزها جدا شده وکارهای عملی جهت شادابی مردم پلدختر بردارند.

    ‌‌

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید